به نام خدا
وقتی دوستان قدیمی خود را در دانشگاه که اکنون در رشته ای دیگر تحصیل می کنند می بینم و پس از صحبت درباره ی وضع تحصیل و تعداد واحد های افتاده هامون ، بحث خود به خود به سمت داشتن دوست دختر می رود . از این رو پی بردم که دغدغه ی اکثر ما پسرهای جوان این است ، و تصمیم گرفتم در حد توان خویش این موضوع را باز و مورد بررسی قرار دهم و از شما خواهش می کنم نظرات خودتان را با ما در میان بگذارید.
ما در سنی هستیم که نیاز شدید غریزی به جنس مخالف احساس میکنیم و راه حل اسلام برای این موضوع ، ازدواج است اما در جامعه ی کنونی ما مخصوصا با این وضع اقتصاد ، ازدواج کردن برای ما جوانهایی که از داشتن پدر پولدار محرومیم و جزو استثناهایی نیستیم که با پشتکار زیاد در سن 21 سالگی پولدار میشن و یا در قرعه کشی بانک برنده میشن باید یک سیر طبیعی را طی کنیم که در حالت ایده آل در سن 28 سالگی می توان ازدواجی مناسب داشت ولی در بازه ی 18 تا 28 سالگی باید چگونه با نیاز جنسی سر کرد؟ راه حل غربی های مدرن ، روابط جنسی آزاد یا با دوست دخترها و یا در مراکز فاحشه خانه هاست. اما ما مسلمان ها بر حسب دینی که داریم نمی توانیم و نمی خواهیم از این راه های پر خطر و کثیف استفاده کنیم . راه حل فقیه های ما با در نظر گرفتن شرایط جامعه ، تکیه کردن به قسمتهایی از دین است که مومنان و جوانان را به عفت در عمل و نگاه دعوت می کند برای مثال سر به زیر بودن ، ورزش،نگاه نکردن به فیلم های مستهجن ، نخوردن غذاهای محرک و زیاد غذانخوردن، برنامه ریزی و اشتغال در تمام روز و از این قبیل راه ها. اما در واقعیت 80 درصد جوانان امروزی مسلمان به آن معنی که در کتب اسلامی نوشته شده است مسلمان نیستند .در واقع آن ها مسلمانی هستند که جامعه تربیت می کند.
اکنون راه حلی که جوانان انتخاب کرده اند دوست دختر است دوباره عرض می کنم منظور بنده غالب جوانان جامعه هستند والبته کسانی هم هستند که با تکیه بر مبانی اسلام توانسته اند خود را کنترل کرده و با شرایط بسازند.
حال باید به پروسه ی "دوست دختر و دوست پسر" از دیدگاه دختران نگاه کنیم . ما در کلاس معارف اسلامی در این باره بحث می کردیم که من از صحبت های دخترخانم ها این گونه نتیجه گرفتم که به خاطر این که در اسلام ،حق انتخابی قوی برای دخترها جهت انتخاب شوهر وجود ندارد و احتمال انتخاب نشدن توسط آقاپسرها هم از سوی دیگر دخترهای جامعه ما را بدین سو می راند که برای ایجاد این حق انتخاب دست به رابطه هایی بزنند که خودشان بتوانند برای زندگی خویش تصمیم بگیرند البته از فشار جنسی که بر دختران هم می آید هم نباید بگذریم ولی این گونه به نظر می رسد که قصد دختران فقط قائل شدن حق انتخاب برای خویش است.
اکنون ما دسته ای پسر داریم که می خواهند بازه ی بیکاری و بی پولی خود و البته نیاز به جنس مخالف را پر کنند و دسته ای از دختران که می خواهند مرد دلخواه خود را انتخاب کنند.
اینجا باید متاسفانه اعتراف کنم که اکثر پسرهایی که در این رابطه ها هستند مایل به روابط نامشروع هستند و شاید پرده های نازک دین القاشده توسط جامعه یا عذاب وجدان مانع بعضی از آنهاست .که من اینجا موضع خود را بدین افکار و اعمال اعلام می کنم که زنا زناست و عملی زشت و محکوم شده پس هر عملی که احتمال وقوع گناه را افزایش دهد محکوم است . و بدانید و مطمئن باشید هر عملی در این دنیا پاداش و عقابی دارد . پاکی و نجابت گوهری گرانبهاست که به دست آوردنش سخت ولی گواراست جهنم را با لحظاتی خوش گذرانی به جان نخرید.